بنابر فطرت طالب بودن مرد و معشوقیت و مطلوبیت زن از یک سو و عرف جامعه از سوی دیگر،

همیشه رسم بر آن بوده است که پسران تقاضاکننده ازدواج از دختران باشند، لذا نگرانی درباره

این امر در دختران بیش از پسران است.

بی‌تردید، یکی از مشكلات رايج در ميان دختران امروزی نداشتن خواستگار است. با توجه به

شرايط موجود، این مشکل چنان فراگیر شده است که نداشتن حتى يک خواستگار دیگر چيز

بعيدی به نظر نمی‌رسد، چرا که همه ما در پیرامون خود شاهد دختران بسیار شایسته‌ای

هستیم که به هر دلیلی خواستگار نداشته‌اند.

 

گاهی دختران بی‌خواستگار، به سختی با مسئله کنار آمده؛ یا قید ازدواج را می‌زنند و یا در

انتظار شه‌سوار بر اسب می‌نشینند و با گذشت زمان دچار خودکم‌بینی و نبود اعتماد‌به‌نفس،

افسردگی و مشکلات متعدد جسمی می‌شوند، اما در این میان برخی دیگر چنان مستاصل

می‌شوند که حتی با وجود تحصیلات عالیه، دست به دامان یک عده رمال شده و گشایش

گره‌بخت خود را از آنان مطالبه می‌کنند؛ گاهی نیز راه را بی‌راه رفته و در مسیری گام بر

می‌دارند که نهایتا به ترکستان می‌رسند. آنان با برقراری آشنایی‌های نادرست نه تنها راه به

جایی نمی‌برند بلکه در مهلکه‌ای فرو می‌روند که ممکن است هرگز راه نجات نداشته باشند.

 


خانواده دختر پای دیگر ماجراست

گاهی عدم تدبر و تعقل والدین و بی‌هنری آنان در سخن‌وری و بیان خواسته و انتظارات نا‌به‌جا

باعث می‌شود که  خواستگاران دختر بروند و پشت سر خودشان را هم نگاه نکند و به دیگران

نیز توصیه کنند سراغی از دختر نگیرند.

 حضور برخی از افراد از قبیل خواهران و برادران،عمه،خاله و...که چندان مسلط براین جلسات

نیستند و از هر باب سخن می‌گویند و یا مشکل اخلاقی دارند می‌تواند اعتبار دختر و

خانواده‌اش را زیر سوال ببرد و درصد خواهان دختر را کاهش دهند.

نامناسب بودن محل زندگی بالاخص اگر خانواده محترمی در محله‌ای که معروف به فساد

است‌،سکونت داشته باشد، یقینا دختر را با مشکل نبود خواستگار مواجه می‌کند. همچنین

تعداد زیاد فرزندان نیز می‌تواند از عوامل مخل در نبود خواستگار باشد.

 

پسرها و خانواده‌های‌شان هم مقصرند

البته همه انتقادها را نمی‌توان به دختر خانم‌ها اسناد داد، گاهی اوقات پسران و خانواده‌های‌

شان مسبب این مشکل هستند و به آن دامن می‌زنند. متاسفانه امروزه ملاک‌های انتخاب

همسر تغییر کرده و ظواهر بر باطن امر چیره شده است‌. در گذشته‌های نه چندان دور

خانواده‌هابه دنبال دختر بااصالت و نجیب و پاک بودند اما امروز چه پسر و چه خانواده‌اش به

دنبال دختر همه‌چیز تمامی می‌گردند که زیبا و خوش قد و بالاست و پدری متمکن و پولدار دارد

و در بهترین نقطه شهر سکونت داشته باشد.

 

همین امر باعث شده دخترانی که از زیبایی کمتری برخوردارند و یک خانواده به نام و متمکن و

محل مناسب زندگی ندارند خواهان زیادی نداشته باشد و یا مورد توجه قرار نگیرد.

گاهی نیز پسران چنان غرق دنیای بی‌خیالی و بی‌مسئولانه خود می‌شوند که هرگز حاضر

نیستند تن به ازدواج دهند و زیر بار مسئولیت آن بروند، از سوی دیگر تنوع‌طلبی و روابط بسیار

آزاد برخی از آنان نیز باعث می‌شود که یا نگاه  مساعدی به دختران نداشته باشند و یا هر

دختری را مناسب ازدواج خود نبینند، که این خود می‌تواند دختران را با مشکل نداشتن

خواستگار مواجه سازد.


تعصبات و اندیشه‌های عرفی غلط هم بی‌تاثیر نیست

بر طبق قانون نانوشته‌ای مردم گمان می‌برند دختری که خواستگار زیاد داشته باشد و هر روز

یکی بیاید‌ و برود دختر خوبی است، اگر دختری مشمول چنین وضعیتی نشود، برخی بر خوبی

و اصالت دختر شک می‌برند و دور او را خط قرمز می‌کشند و یا به خاطر اندیشه‌های کوته‌نظرانه

و فرهنگ‌های اشتباه، برخی از دختران پا‌سوز خواهر بزرگتر می‌شوند و تا زمانی که او ازدواج

نکرده‌، حق ازدواج ندارند و یا اینکه اگر دختر کوچکتر ازدواج کرده باشد و خواهر بزرگتر مانده

باشد همه گمان می‌برند دختر ایرادی داشته که مجبور شده‌اند خواهر کوچکتر را شوهر دهند.

 

سطح مالی پائین خانواده دختر و یا نداشتن شغل دهن پرکن پدر و مشکلات تهیه جهیزیه و ...

همه و همه فرهنگ‌ها و اندیشه‌های غلطی است که هر روز بیش از دیروز رنگ پلیدتری به خود

می‌گیرند و چون قارچ سمی بی‌جهت رشد می‌کنند و موجب سخت شدن ازدواج دختران

می‌شوند و این ماجرا حقیقی است که بسیاری به بیهودگی آن نمی‌اندیشند.




منبع:موسسه جوانان آستان قدس رضوی


مطالب مرتبط:

دختران بی خواستگار (1)



«کپی مطالب با ختم سه صلوات در تعجیل فرج و ذکر منبع بلامانع است»